کد خبر : 325858
تاریخ انتشار : شنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۳
-

نوش‌دارو برای زخم‌های کهنه نساجی

نوش‌دارو برای زخم‌های کهنه نساجی

نساجی قائم‌شهر، تیمی که روزی با افتخار در میادین لیگ برتر می‌درخشید، اکنون با انبوهی از مشکلات مدیریتی و ضعف‌های ساختاری به مرز سقوط رسیده است.

به گزارش عصرقائم به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» دو هفته مانده به پایان لیگ برتر فوتبال ایران و تیم نساجی مازندران، تیمی که هوادارانش سال‌هاست با پوست و گوشت خود به آن عشق ورزیده‌اند، در آستانه سقوط از لیگ برتر قرار دارد. تیمی که روزگاری نماینده غرور و هویت قائم‌شهر بود، اکنون به نماد بحران‌های مدیریتی و عدم همدلی تبدیل شده است.

بعد از بازی با هوادار که همه منتظر پیروزی بودند که شاید معجزه‌ای شود و کورسوی امیدشان پررنگ‌تر شود اما این اتفاق رخ نداد و برداشتش از دیدار خانگی با تیم انتهای جدولی تنها یک امتیاز بود.

نکته جالب فریادهای عده‌ای از آدم‌ها و رسانه‌هایی بود که تا چندی پیش در قامت عوامل اجرایی در این تیم نقش داشتند و اکنون که کارد به استخوان پیکر بی‌جان نساجی رسید فریادهایشان برسر بازیکنان و مربی خالی شد.

همان‌هایی که ۳ هفته قبل در پروازهای هواپیماهای وارش شعر عالیجناب عشق را فریاد می‌زنند امروز استوری «حیا کن، رها کن» سر دادند و دیگران را بی‌غیرت صدا زدند و در فضای مجازی تصویر قلیان کشیدن یک بازیکن دیپورتی پایتخت‌نشین ها را منتشر کردند.

همکاران رسانه‌ای، ای کاش فریادهایتان را اول فصل می‌زدید، زمانیکه بازیکنان دور ریخته تیم‌های مطرح به تیم‌تان آورده شد، زمانیکه بازیکنان خارجی بنجُل به تیم‌تان اضافه شد، کاش زمانیکه بازیکنان بومی را یک به یک اخراج کردند و فراری دادند و آینده‌داران ورزش شهرت کوچ کردند فریاد بی‌غیرت می‌زدید.

اکنون که کار از کار گذشته و نفس‌های آخر تیم در لیگ برتر است بر پیکر بی‌جان نساجی لگد می‌زنید؟ آن هم به بازیکنانش حمله می‌کنین؟ بازیکنانی که دیگر پایشان به شهرمان باز نمی‌شود؟

چرا آدرس غلطی که افراد معلوم‌الحال به شما می‌دهند را می‌روید؟ اکنون نوک پیکان حمله‌های شما همان عالیجناب عشق باید باشد که این وضعیت را مرتکب شد و نتوانست تیم را مدیریت کند و اکنون کفتارها بدنبال تیکه‌ تیکه کردن تیم هستند.

اعتراضتان به بازیکنان اکنون که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، همان نوش دارو بعد مرگ سهراب است و کاملا بی‌فایده چراکه مشکل از جای دیگر آب می‌خورد و هواداران بازیچه‌ی عده ای منفعت طلب قرار گرفتند.

کاش روزی که ابراهیم مرادی از تیم امید رفت فریاد می‌زدی و از تیم دفاع می‌کردی، روزی که رحیم دست‌نشان را مقابل پیشکسوتان دیگر قرار دادند و این اسطوره ذره ذره از نساجی فاصله گرفت سر می‌دادید.

اکنون اتهام زدن به علی خطیر، ساکت الهامی، ایزد سیف‌الله‌پور و بازیکنان هیچ دردی دوا نمی‌کند بلکه باعث می‌شود عالیجناب عشق فکر کند، همچنان منجی تیم است، او که همیشه مسولان را مقصر می‌داند که‌چرا زیرساخت نمی‌دهند و چرا زمین ماهفروجک را نمی‌دهند، چرا مطرح نمی‌کند زمین را به اسم  وارش می‌خواست ولی حاضر نشد تعهد دهد زمین برای نساجی است تا مالکیتش را برای خود بگیرد؟

این جاست که باید همه خود را مقصر بدانند، آن‌هایی که در هواپیما علیجناب عشق سر می‌دادند، آن‌هایی که بازیکنان اخراجی پایتخت نشین‌ها آمد برایشان ایستاده خوش آند گفتند، آن هایی که سکوت کردند در مقابل این همه بی‌حرمتی به این شهر و تازه صدایشان را بلند کردند همه مقصریم.

از همه این‌ها بگذریم باید تنها یک مطلب گفت نساجی بدلیل همدل نبودن به این وضعیت افتاد، همانطور که عدم وفاق مسولین کارخانه ها را نابود کرد عدم وفاق رسانه ها و هواداران فوتبال نساجی را هم به افول برد.

سرنوشت نساجی، که روزی افتخار مازندران بود، نباید با سقوط از لیگ برتر خاتمه یابد. اگرچه تیم در حال حاضر در شرایط بحرانی قرار دارد، اما با همدلی و تلاش می‌توان این بحران را به فرصتی برای بازسازی تبدیل کرد. نساجی نماد هویت و غرور قائم‌شهر است و بازگشت آن به اوج، نیازمند اتحاد همه جانبه است. بیایید به جای سرزنش، برای آینده‌ای روشن‌تر تلاش کنیم.

یادداشت: امیر اسدی

انتهای خبر/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

چهارده + پانزده =