موج سواری مدعیان اصلاحات روی خون جانباختگان سانحه هوایی

به گزارش قائم آنلاین، «آسمان سوخته، زمین خونین»، «شرمساری»، «سرطان پنهانکاری»، «نابخشودنی»، «شوک دوم یک سقوط»، «شوک بیاعتمادی»، «فاجعه بزرگ»، «پایان غافلگیرکننده 72 ساعت تعلیق» و…از جمله تیترهای تأمل برانگیز رسانههای زنجیرهای در واکنش به تشریح صادقانه نقش خطای انسانی در سقوط هواپیمای اوکراینی از سوی سردار حاجی زاده بود. در همین رابطه روزنامه زنجیرهای
به گزارش قائم آنلاین، «آسمان سوخته، زمین خونین»، «شرمساری»، «سرطان پنهانکاری»، «نابخشودنی»، «شوک دوم یک سقوط»، «شوک بیاعتمادی»، «فاجعه بزرگ»، «پایان غافلگیرکننده 72 ساعت تعلیق» و…از جمله تیترهای تأمل برانگیز رسانههای زنجیرهای در واکنش به تشریح صادقانه نقش خطای انسانی در سقوط هواپیمای اوکراینی از سوی سردار حاجی زاده بود.
در همین رابطه روزنامه زنجیرهای آرمان در مطلبی تأمل برانگیز با عنوان «سرطان پنهانکاری» نوشت:«عمق حادثه آنقدر عميق است که اقدامات سطحي و کليشهاي و گفتار درماني نميتواند بر عواقب نگرانکننده و جريحهدار شدن احساسات ملي، فائق آيد. خطاکاران و مخصوصا مخفيکاران، نه تنها جان انسانهايي عزيز را ناخواسته هدر ميدهند، بلکه فضاي وحدت و انسجام کشور را نيز خدشه دار ميکنند. علاوهبراين پيش از برکناري و استعفاي کساني که تقصير و قصورشان به اثبات ميرسد، لازم است طراحان اين پنهانکاري مواخذه شوند. اين مواخذه بايد هم وزن فاجعه باشد تا بتواند بر پيامدهاي مخاطرهانگيز آن چيره شود و از بازتوليد و بازتکرار حوادث مشابه جلوگيري نمايد».
سردار حاجی زاده در اقدامی اخلاق مدارانه و شجاعانه در مقابل دوربینها حاضر شد و به تشریح صادقانه نقش خطای انسانی در سقوط هواپیما پرداخت. مقامات ارشد نیز تاکید کردند که ضمن پیگیری کوتاهیها یا تقصیرهای احتمالی در این حادثه، برای عدم امکان تکرار چنین سانحهای مراقبت صورت گیرد.
اکنون همه مردم ایران داغدار این حادثه تلخ و جانکاه هستند اما متاسفانه طیف مدعی اصلاحات در اقدامی تأمل برانگیز همسو با دشمن عمل میکند. آمریکا در پی آن است تا از مردم ایران به دلیل حضور میلیونی در تشییع پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی انتقام بگیرد.
اقلیتی که در روزهای گذشته به بهانه حادثه سقوط هواپیما تجمع کرده و شعارهای ساختارشکنانه سر دادند، مردم داغدار نیستند، بلکه اراذل و اوباشی هستند که به نیابت از ترامپ، پمپئو و نتانیاهو انتقام حماسه هفته قبل را از مردم میگیرند.
سیاهنمایی، حمله به حافظان امنیت و تضعیف قدرت نظامی و دفاعی ایران از جمله اقدامات مدعیان اصلاحات در روزهای اخیر است. مدعیان اصلاحات ید طولایی در موج سواری سیاسی دارند. این بار نیز این طیف به ماهیگیری سیاسی از خون جانباختگان سانحه هواپیمایی مشغول است.
خطای سکوت یا خیانت تفرقهافکنی؟
روزنامه ایران دیروز طرح روزنامه کانادایی را در صفحه نخست خود کپی کرد. در این طرح با زمینه سیاه، اسامی جمیع جانباختگان حادثه جانکاه سقوط هواپیمای اوکراینی، در شکلی از سکان عمودی عقب هواپیما جای داده و به تصویر کشیده شده است.
ارگان دولت در شماره روز گذشته در مطلبی با عنوان «خطای سکوت» نوشت: «چرا از همان ساعات نخست و با قبول مسئولیت امر، سعی نشد با افشای واقعیت، از بار تألمات ملی این فاجعه کاسته شود و نگذارند با گذشت سه روز، با صدور یک بیانیهاین مصیبت با خشم ممزوج شود؟ ما خواهان اعلام دلایل تعویق افشای حقیقت برای مردم هستیم.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «این مصیبت مانند موارد دیگر با پیدا کردن یک «بنده خدا» (شلیککننده) و عزل و محاکمه او حلوفصل و فراموش نمیشود. این قضیه با ببخشید و نمیدانستیم حل نمیشود. خساراتی که این فاجعه به بار آورده و پیامدهای آن چنان عظیم است که کسی با قربانی شدن یک افسر جزء آن را تمام شده نمیداند. مقصران این فاجعه ملی باید در سطح تصمیمگیرندگان ارشد پیدا شوند. البته حال که بنا بر استعفا نیست، حداقل عزل شوند و مورد پیگرد قرار گیرند. پرسشهای فنی درباره این فاجعه مواردی نیست که با یک بیانیه سربسته و چند خط عذرخواهی و آرزوی مرگ تمام شود. ما خواهان پاسخ شفاف، علنی و آزادانه به تمام این پرسشها در کمیته حقیقتیاب با حضور کارشناسان مستقل هستیم.»
روزنامه دولتی ایران افزود: «اعلام دلیل واقعی ساقط شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی، گرچه گامی رو بهجلو در مواجهه با حقیقت است اما آثار و تأثرات داخلی و خارجی آن از این به بعد شروع میشود؛ نمود عینی شکاف بین مسئولان و مردم و جلوه بیاعتمادی عمومی و این همه رفع نخواهد شد مگر با شفاف کردن پروسه اطلاعرسانی از این به بعد و حذف فضای سانسور و مصلحتسنجی اعتبارسوز.»
نظام اسلامی اگرچه به دلیل بررسی دقیق فرضیههای مطرح درباره علت اصلی سقوط هواپیما، سه روز پس از این حادثه جانسوز، به تنویر افکار عمومی پرداخت اما مدعیان اصلاحطلبی تازه دیروز یاد شمع روشن کردن افتادند! از این رو، تأخیر در اعلام دلیل اصلی سقوط هواپیما که به گفته شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ناشی از بررسی فرضیههایی چون «اقدامات احتمالی دشمن در جمینگ»، «هک سیستمها»، «موضوع نفوذ» و دیگر گمانهها بوده، امری عجیب نیست اما اعمال اینگونه از طیف متظاهر به اصلاحطلبی، متضمن دورویی و فرصتطلبی برای ایفای نقش پیاده نظام رسانهای آمریکاست. در همین چارچوب، رفتار به یاد ماندنی سردار حاجی زاده که تجلی اوج مسئولیت پذیری و بلوغ و ثبات شخصیتی بود، در حالی است که مدعیان اصلاحات با دادن گرای تحریم به دشمن، انداختن دولت به چاله اعتماد به آمریکا و فرار از مسئولیت پذیری در قبال فجایع حاصل از آن، کنشهایی نه به خطا که برآمده از خیانت داشتهاند. آنها خود سالها نفوذ منطقهای و حضور ثبات آفرین ایران در منطقه را کوبیدند و به سیاق اربابان انگلیسی خود، زمینهساز توهم «تفرقه» در ایران برای ترامپ و نهایتا ترور و شهادت سردار سلیمانی شدند.
شادمانها از سقوط هواپیما چه فرقی با دشمنان ملت دارند؟
روزنامه اعتماد روز گذشته تیتر یک خود با عنوان «عذرخواهی کنید؛ استعفا دهید» را به ماجرای حادثه تاسف بار سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی اختصاص داد و در گزارشی نوشت : «اگر در شبكههاي اجتماعي عذرخواهي مسئولان دستكم تا ديروز بابت قصورها و كوتاهيهايشان در سطح آرزويي دور از واقعيت عنوان ميشد، اينبار چنين نشد و از ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي و رياست جمهوري گرفته تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامي همه و همه بابت انهدام هواپيمايي مسافربري پوزش خواستند اما تا الان هيچكس استعفا نداد و بابتاشتباهي كه به قيمت جان 176 نفر تمام شد، با مقام و مسئوليتش خداحافظي نكرد.»
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری نوشت : «آنجا كه نيروهاي مسلح از جمله نهادهاي انتصابي است كه صرفا سيستم نظارتي درون سازماني دارند، بنابراين هيچ نهاد انتخابي ازجمله قوه مجريه و مقننه بر اقدامات آن نظارت ندارند و تنها فرمانده كل قوا ميتواند بر آن نظارت داشته باشد،…به نظر ميرسد آنچه تمام مطالبه را به سمت استعفاي دولتيها پيش برده، عدم شفافيت و صراحت و صداقت در جريان اطلاعرساني از سوي مجموعه حاكميت است كه در بخشهايي ازجمله مناصب و اقدامات نظامي بسيار بسته عمل كرده و فرآيند پاسخگويي به مردم در زمزه مسئوليتهاي آنها ديده نشده است.»
گفتنی است فرزندان ملت در سپاه، از عمق وجود برای سقوط هواپیما و جان باختن مسافران ناراحتند؛ و حال آنکه در اوج شرایط جنگی قرار داشتهاند.اما مدعیان اصلاحات واعتدال چه حسی درباره این مصیبت دارند؟ ناراحتند؟ خوشحالند؟ عروسی گرفتهاند؟! و اگر شادمانند، با دشمنان شادمان ملت چه تفاوتی دارند؟آنها برای افزودن فشارها بر سپاه، ادعای شرمندگی و مطالبه استعفا میکنند؛ و حال آنکه کارنامه شش سالهشان، مصیبت تمام عیار ملی است. به زعم آنها، مصیبت اخیر موجب فراموشی همه خسارتها و خیانتهایشان در حق مردم شده است!
این جماعت وقیح، اگر سر سوزنی صداقت داشتند، تا حالا باید صدها بار استعفا میدادند و ابراز شرمندگی میکردند، نه اینکه بگویند دلیلی برای عذرخواهی نمیبینیم!
سخت چون فولاد در برابر تحریم!
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود در گزارشی جالب توجه با عنوان «فلز ایرانی نمیمیرد» به موضوع تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه صنایع فلزی کشورمان پرداخته بود. آمریکا 18 اردیبهشت سال جاری صنایع فلزی و معدنی ایران را تحریم کرد.
در بخشی از این گزارش آمده: «به عقیده صاحبنظران تحریمهای صنایع فلزی ایران از سوی آمریکا نمیتواند آسیب شدیدی به اقتصاد ایران وارد کند. میزان صادرات آهن و آلیاژهای آن (چدن و فولاد) طی سال گذشته خورشیدی به حدود 3/9 میلیارد دلار و صادرات مس و محصولات مسی به حدود ۷۰۰ میلیون دلار بالغ شد. ایران همچنین بیش از ۸۴۰ میلیون دلار صادرات سنگ آهن داشته است. تولید مس ایران در سال گذشته تقریبا ۱۴۳ میلیون تن و تولید سنگ آهن ایران بیش از ۳۵ میلیون تن بوده است.»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «از سوی دیگر کارشناسان میگویند تحریم فولاد و صنایع فلزی ایران کاری دشوار و غیر قابل اجراست و لزوما همه کشورهای هدف صادرات فلزات ایران، حافظان منافع آمریکا نیستند.»
این گزارش در ارتباط با این موضوع سراغ کارشناسان نیز رفته و نظرات آنها را منعکس کرده: «هاشم مهدی زاده، عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در زمان تحریمهای اردیبهشت ماه صنایع فلزی ایران گفته بود: اثر پذیری صنعت فولاد کشور از تحریمها بسیار کم است و شاید اختلال تحریم این صنایع تا ۱۵ سال آینده هم قابل مشاهده نباشد، چرا که در حال حاضر همه طرحهای فولادی و صنایع فلزی ایران در حال اجرا است و نیازی به سرمایهگذار ندارد و در مرحله نصب ماشینآلات و تستهای سرد و گرم و تکنولوژیک هستند. واحدهای فولادی کشور مانند ذوب آهن، فولاد خوزستان و فولاد مبارکه با برنامهریزیها و کارهای کارشناسی که طی این چند سال در ساختار آنها صورت گرفته کاملاً آمادهاند در مقابل تحریمها ایستادگی کنند و در تولید و مصرف مواد اولیه تولیدی کارخانههای کشور مشکلی با تامین نیاز نداریم.»
در این ارتباط شایان ذکر است که مواردی از قبیل فلزات و گاز چیزهایی هستند که تحریم خیلی نمیتواند روی آنها اثرگذار باشد. ایکاش دولت به جای وقت گذاشتن و حساب باز کردن روی وعدههای توخالی اروپا توان خود را روی این گونه مواد راهبردی که چندان مورد تاثیر تحریم قرار نمیگیرند قرار میداد. ضمن آنکه اگر لغو چند قرارداد گازی ایران مانند قرارداد با پاکستان صورت نمیگرفت آنها نیز میتوانستند به منابع درآمدی کشور افزوده شوند.
وام جدید مسکن دردی از مستأجران دوا نمیکند
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی با عنوان «فاصله مستاجران با وام مسکن» نوشت: «آزمون استطاعتپذیری وام جدید مسکن در ۳۱ استان نشاندهنده فاصله قابل توجه رقم اقساط ماهانه این وام با توانایی مالی متقاضیان مصرفی خرید مسکن در همه شهرهای کشور است.»
این روزنامه حامی دولت خاطرنشان کرد: «محاسبات آماری «دنیای اقتصاد» مبتنی بر یکی از مهمترین معیارهای سنجش توانایی و استطاعت مالی متقاضیان خرید مسکن با استفاده از ارقام جدید وام مسکن نشان میدهد هماکنون بهطور متوسط شکاف ۳۸ درصدی بین حد توان مالی متقاضیان برای پرداخت وام مسکن با رقم میانگین اقساط ماهانه این تسهیلات وجود دارد.
محاسبات آزمون استطاعتسنجی وام مسکن که با استفاده از جدیدترین سطح اجارهبهای پرداختی از سوی مستاجران در هر کدام از ۳۱ استان کشور و محاسبه تفاضل آن با میانگین رقم اقساط ماهانه وام جدید خرید مسکن انجام شده است نشان میدهد هماکنون رقم اقساط ماهانه وام جدید بهطور متوسط ۳۸ درصد بیشتر از میانگین سطح اجارهبهای پرداختی مستاجران کشور در هر ماه است.»
دنیای اقتصاد نوشت: «در واقع رقمی که عمده خانوارها در هر ماه بهعنوان مبلغ اجارهبهای ماهانه پرداخت میکنند حد توان مالی آنها برای پرداخت هزینه تامین سرپناه است. عمده این خانوارها بیش از رقمی که هماکنون برای پرداخت اجارهبهای ماهانه خود هزینه میکنند قادر به پرداخت هزینه تامین مسکن نیستند.
بخش قابلتوجهی از متقاضیان خرید مسکن با استفاده از وام با این انتظار که بتوانند به جای پرداخت اجاره با دریافت وام و پرداخت اقساط ماهانه صاحبخانه شوند متقاضی خرید مسکن با کمک وام بانکی میشوند. بهطور متوسط، بیش از ۵۰ درصد سبد هزینهای عمده خانوارهای مستاجر هماکنون به پرداخت اجارهبها اختصاص دارد. در واقع اجارهبهای مسکن وزن اصلی سبد هزینهای خانوارهای مستاجر ایرانی را به خود اختصاص میدهد… هر چند ممکن است این انتظار که رقم اقساط ماهانه دقیقا با رقم اجارهبهای پرداختی از سوی مستاجران برابر یا از آن کمتر باشد انتظاری دور از ذهن تلقی و اعلام شود که هزینه خانهدار شدن دستکم در سالهای اولیه پرداخت اقساط قدری بالاتر از هزینه اجارهنشینی است اما شکاف فعلی بین توان مالی متقاضیان خرید مسکن با استفاده از وام و رقم اقساط ماهانه وام جدید به میزان قابل توجهی زیاد است… این شکاف که بهطور متوسط در همه استانهای کشور ۳۸ درصد است در برخی از استانها از ۵۰۰ درصد نیز فراتر میرود.»
برچسب ها :شوک،رسانه،سقوط، هواپیما
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0